English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1572 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
zero hour <idiom> U لحظهای که تصمیم مهمی گرفته میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
resolved that ...... U تصمیم گرفته شد که
arrowroot U نشاستهای که ازریشه اوروت گرفته میشود
it follows necessarily that U ناچار این نتیجه گرفته میشود
prussic acid U اسیدی که ازنیل فرنگی گرفته میشود
cudbear U ماده رنگی که ازاشنه یادواله گرفته میشود
inland duty U حقوقی که از بازرگانی دردرون کشور گرفته میشود
intakes U مقداراب یا گازی که با لوله گرفته و جذب میشود
intake U مقداراب یا گازی که با لوله گرفته و جذب میشود
colas U ماده شیرینی که از برگ ومیوه کولا گرفته میشود
cola U ماده شیرینی که از برگ ومیوه کولا گرفته میشود
orifice meter U روزنهای که مقدار جریان اب بوسیله ان اندازه گرفته میشود
groundage U حقی که بابت ایستادن کشتی درلنگرگاه گرفته میشود حق لنگراندازی
transit duty U حقی که بابت عبور کالایی ازکشوری گرفته میشود حق تراتزیت
bushes U استوانه توخالی که داخل سوراخی جای گرفته و محکم میشود
bush U استوانه توخالی که داخل سوراخی جای گرفته و محکم میشود
salvages U نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
phlorizin U ماده تلخی که ازپوست ریشه درخت سیب ومانندان گرفته میشود
salvaging U نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvage U نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvaged U نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
decision U علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
decisions U علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
wing photograph U نوعی عکس هوایی مایل که به وسیله دوربینهای چند عدسی گرفته میشود
centrifugal moisture equivalent U مقدار ابی که توسط دستگاه سانتریفوژ از یک نمونه خاک مرطوب گرفته میشود
galbanum U نوعی صمغ زرد رنگ که از گیاهی شبیه انقوزه گرفته میشود و مصرف طبی دارد
compressor bleed air U هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
tactics U دانش فرماندهی در صحنه جنگ طرق و وسائل و طرحهای ماهرانهای که جهت وصول به هدف به کار گرفته میشود رویه ماهرانه
respondentia U وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
instantaneous frequency U مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
high oblique U عکس هوایی موربی که ازارتفاع زیاد گرفته شده و افق فاهری عکس در ان مشاهده میشود
cards U کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
card U کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
turboprop U توربین گاز که دران توان بیشتری از توربین برای چرخاندن شفت ملخ نسبت به توربوفن گرفته میشود
remarking U عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
remarked U عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
remark U عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
remarks U عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
ring shift U جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
rem U عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
demurred U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurring U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurs U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demur U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
milestones U مرحله مهمی اززندگی
milestone U مرحله مهمی اززندگی
tune in <idiom> U با چیز مهمی درارتباط بودن
It is pretty(fairly)second rate. U همچنین چیز مهمی نیست
relevant U آنچه ارتباط مهمی دارد
It wasnt much of a dinner . U زیاد شام مهمی نبود
sinecure U هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
sinecures U هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
disassembler U برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
deletion U روشی برای دوباره ایجاد کردن فایلهای حذف شده وقتی فایلی حذف میشود سکتورهای دیسک نگهداری می شوند چون ممکن است حذف با اشتباه صورت گرفته باشد
there is nothing in it U چیز مهمی دران نیست پروپایی ندارد
patinated U جرم گرفته کبره گرفته
weeing U لحظهای
wees U لحظهای
wee U لحظهای
instantaneous U لحظهای
instantaneous velocity U سرعت لحظهای
instantaneous current U جریان لحظهای
instantaneous voltage U ولتاژ لحظهای
instantaneous power U توان لحظهای
instantaneous value U مقدار لحظهای
instantaneous speed U تندی لحظهای
quick make and break switch U کلید لحظهای
lapsing U فراموشی لحظهای
momentary equilibrium U تعادل لحظهای
snapshot dump U روبرداری لحظهای
transient voltage U ولتاژ لحظهای
lapses U فراموشی لحظهای
snapshot dump U روگرفت لحظهای
snapshot U تصویر لحظهای
snapshot U نمایش لحظهای
snapshots U تصویر لحظهای
snapshots U نمایش لحظهای
lapse U فراموشی لحظهای
instantaneous luminous intensity U شدت نور لحظهای
instantaneous acoustic intensity U شدت صوت لحظهای
memory snapshot U تصویر لحظهای حافظه
instantaneous center of rotation U مرکز دوران لحظهای
penalty kicker U بازیگر ماهر که هنگام کم شدن تعداد افراد تیم نقش مهمی در دفاع دارد
instantaneous elastic deformation U تغییر شکل ارتجاعی لحظهای
instantaneous voltage U مقدار لحظهای فشار الکتریکی
instantaneous short circuit current U جریان اتصال کوتاه لحظهای
top U روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
bobble U برای لحظهای توازن رااز دست دادن
bobbles U برای لحظهای توازن رااز دست دادن
pan U در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan- U در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pans U در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
sector U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
effluvium U پخش بخارج هوای گرفته و خفه استشمام هوای خفه و گرفته
echo U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoing U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
form U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
perfoliate U درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
forms U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
formed U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
averaging U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
average U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averages U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traces U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traced U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
trace U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
loads U برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load U برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
dummies U متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
dummy U متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
soft U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softer U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softest U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
rulings U تصمیم
avowing U تصمیم
avow U تصمیم
determination U تصمیم
ruling U تصمیم
pluck U تصمیم
plucked U تصمیم
avows U تصمیم
plucks U تصمیم
plucking U تصمیم
will-power U تصمیم
nonplus U بی تصمیم
resolves U تصمیم
resolve U تصمیم
decisions U تصمیم
resolution U تصمیم
resolutions U تصمیم
irresolute U بی تصمیم
weak-kneed U بی تصمیم
decision U تصمیم
weak kneed U بی تصمیم
suffix notation U عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
town fog U نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
throughput U نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
masters U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
master U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
mastered U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
second U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconded U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconds U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconding U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
notification U عملی است که دولتی برای اگاه ساختن دولت دیگر برای اطلاع از مسئله مهمی انجام میدهد و هدف از این عمل ان است که طرف از مسیله مذکور قانونا"مطلع تلقی شود
workgroup U خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
faxing U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
fax U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxes U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxed U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
decision making U تصمیم گیری
decision maker U تصمیم گیرنده
decidability U تصمیم پذیری
freehand U ازادی در تصمیم
make up one's mind U تصمیم گرفتن
decision instruction U دستورالعمل تصمیم
resolves U تصمیم گرفتن
decidable U تصمیم پذیر
afore thought U سبق تصمیم
to make a decision U تصمیم گرفتن
to be resolved U تصمیم گرفتن
regnum U تصمیم مقتدرانه
to come to a decision U تصمیم گرفتن
to take a d. U تصمیم گرفتن
resolutions U نیت تصمیم
special verdict U تصمیم ویژه
determiner U تصمیم گیرنده
determiners U تصمیم گیرنده
resolution U نیت تصمیم
minding U تصمیم داشتن
decision box U جعبه تصمیم
mind U تصمیم داشتن
resolutely U از روی تصمیم
make up one's mind <idiom> U تصمیم گیریکردن
sewed up <idiom> U تصمیم گیری
logical decision U تصمیم منطقی
minds U تصمیم داشتن
decide U تصمیم گرفتن
i made up my mind to U تصمیم گرفتم که ...
cut and dried <idiom> U تصمیم قاطع
canons U : تصویبنامه تصمیم
canon U : تصویبنامه تصمیم
decision process U فرایند تصمیم
nonplus U بی تصمیم بودن
determining U تصمیم گرفتن
decides U تصمیم گرفتن
resolve U تصمیم گرفتن
decision structure U ساختار تصمیم
determines U تصمیم گرفتن
decision symbol U علامت تصمیم
joint resolution U تصمیم مشترک
A one-sided(unilateral)decision. U تصمیم یکجانبه
decision tree U درخت تصمیم
decision theory U تئوری تصمیم
decision table U جدول تصمیم
determine U تصمیم گرفتن
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1 just got to figure out where to headمعنی این عبارت چیست؟
1popsicle
1construed
1اصلاح ترجمه
1Is it disregard?
1سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمی‌گردد یا فقط به piping
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com